مشت خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
دختر بچه ای کاغذی رو به بقال داد و گفت:
مامانم گفته هر چی تو این کاغذ نوشته بهم بدید این هم پولش
بقال کاغذ رو گرفت اجناس لازم رو برداشت به دختر بچه داد و گفت:
چون دختر خوبی هستی و به حرف مامانت گوش میدی، میتونی یک مشت شکلات به عنوان جایزه برداری.
اما دختر کوچولو از جاش تکون نخورد.
بقال که فکر کرد دختر خجالت میکشه گفت:
دخترم خجالت نکش بیا شکلات هاتو بردار!
دخترک گفت:
عمو نمیخوام خودم شکلات بردارم نمیشه شما بهم بدین؟
بقال: چرا دخترم؟ مگه چه فرقی داره؟
دخترک گفت: آخه مشت شما از مشت من بزرگتره
.
.
.
کاش ما هم باور کنیم مشت خدا از مشت ما خیـــــــــــلی بزرگتره
سُبْحَانَهُ وَ تَعَالَى عَمَّا یقُولُونَ عُلُوًّا كَبِیرًا
او پاک و برتر است از آنچه آنها میگویند، بسیار برتر و بزرگتر!
«الإسراء/43»
کاش ما هم اینقدر عجول نبودیم و خیر رو از خود خدا میخواستیم…
وَیدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَیرِ وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا
انسان (بر اثر شتابزدگی)، بدی ها را طلب میکند آن گونه که نیکی ها را میطلبد؛