فاطمه محسنی

  • خانه 
  • تماس  
  • ورود 

خاطره ای از شـهید مـهدی بـاکری

06 دی 1392 توسط محسنی

خواب و استراحت نداشت .

می گفت :

” پاسدار یعنی کسی که کار کند ، بجنگد ، خسته شود ، نخوابد تا
وقتی که خود به خود خوابش بگیرد . “…


یک بار توی جلسه ی فرماندهان که داشت روی کالک ، شرایط منطقه را

توضیح می داد ، یکدفعه وسط صحبتش صدایش قطع شد . از خستگی

خوابش برده بود . دلمان نیامد بیدارش کنیم . چند دقیقه بعد که خودش

بیدار شد ، عذرخواهی کرد

گفت :

” سه چهار روز است که نخوابیده ام . “

/ شـهید مـهدی بـاکری /

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: درد و دل لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

فاطمه محسنی

  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • درد و دل

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس